آنچه از کتاب ها آموخته می شود سطحی است؛ برای کسب دانش واقعی باید تمرین کرد. به عنوان یک کارمند اداری، من اغلب در وظایف روزانه خود با آمار کار می کنم.که بعضی از آن ها آنقدر شایع هستند که نیاز به جمع آوری روزانه دارند.قبلاً، فقط می توانستم به تجربه گذشته اتکا کنم تا این کارها را به صورت مکانیکی انجام دهم، که هم خسته کننده و هم وقت گیر بود.زمان ارزشمند به طور قابل توجهی هدر رفته استبه این نتیجه رسیدم که این امر غیر قابل تحمل است، من به طور مداوم اکتشاف و تمرین کردم و در نهایت موفق شدم کار آماری مکانیکی را با استفاده از فرمول های تابع ساده کنم.این نه تنها به طور قابل توجهی کارایی من را بهبود بخشید بلکه همچنین به من اجازه داد تا لذت کار را تجربه کنم که از تفکر می آیددر واقع، در محل کار ما، اغلب کارکنان هستند که در کار سخت می کنند اما مایل به فکر کردن نیستند. در حالی که پیروی از دستورالعمل ها قابل تحسین است،رویکرد کاری که شجاعت را با استراتژی و ارزش ها ترکیب می کند تفکر انتقادی سزاوار تر از ارتقاء است.
به آینده نگاه می کنم، راه جلو طولانی است، و من تلاش خواهم کرد تا جستجو و اکتشاف کنم. کار با تفکر درست، به نظر من می تواند با یک فرمول بیان شود:"توانايي فکر کردن (فکر درست) + روش ها + وقف = کار موثر." این آموزش فرصتی برای بهبود خود و یک "پمپ سوخت" در سفر رشد من است.من بینش های به دست آمده از این آموزش را به مدیریت اداری روزانه شرکت اعمال خواهم کرد، به طور مداوم توانایی هایم را در کار آینده افزایش دهم و به توسعه شرکت کمک کنم.